محل تبلیغات شما

7

کل شب رو بیدار موندم که مثلا یک صفحه تاریخ هنر ایران بخونم! این که میگم یک صفحه واقعا یک صفحه ها! لطف کرد 50 تا سوال داد فقط اونارو بخونیم. واقعا خیلی تاریخ هنر ایران مسخرس! تا دوره ی میانه همش در مورد کوزه و موزه و معماریه که همشششششش عین همین! فقط تغییرات کوچولو داره خوب ادم قاط میزنه!

در کل کل شب بیدار بودم و این رقیه از ساعت 3  از خواب بلند شد و مزاحم بنده گشت! منم کل شب نشد بخونم از 8 تا ده دقه قبل امتحان خوندم و رفتم سر کلاس.

قبل از اینکه برم مدرسه سوسک کش ریختم دستشویی! چون رفتم دستشویی دیدم پر این اته! پر نبود ولی اگه سم نریزی پر میشد! منم ترسیدم سم ریختم رفتم حموم :/// بعد از مدرسه برگشتم ابجیم گفت فکر کردم سوسک دیدی اخه برای یک فسقلی سوسک کش میریزن! 

میخواد اندازه ی ات سر سوزن باشه یا بزرگ مثل سوسک باشه! من مثل خررررر از ات میترسم! نمیدونم ترسم از کی شروع شد ولی میدونم از پشه شروع شد! و الان از پشه از هر ه ی دیگه ای بیشتر میترسم. 

از قبل مهرمضون هی جیغ ویغ میکنم یک روز سم بپاشیم بریم خونه ی مامان بزرگ بخوابیم مامانم گوش نمیده.هی قربون صدقه ی ات میره و میکشتون. مثلا میگه نگا چه پاش قشنگه ولی حیف دخترم ازت میترسه باید بکشمت! خب نیا تا نکشمت! ماماااااااان اون پاش کجاش قشنگه؟ بکش برههههه.  پروانهه با خیال راحت از این ور خونه داشت به اونور خونه ویراژ میداد! همین روزاست که از ترس یک ه جیغ بکشم برم اون طرف خونه بعد اون جا یک ه دیگه باشه جیغ بکشم با همون لباسا بپرم بیرون برم خونه ی مامان بزرگم پناه بگیرم! حداقل مامان بزرگم خونشون فقط مورچه داره!

خب داشتم میگفتم گفتم رقیه اومد مزاحم من شد حالا مامان اومده منو دعوا میکنه! برو یقه ی رقیه جونتو بگیر!اخرشم یک چی شد گفتم الکی به من فش میدی گفت فش خوردنت ملسه اره دیوار کوتاه تر از من گیر نیوردید همتون حمله کردید به من! منم حرصم گرفته بود فقط کافی بود رقیه یک کلمه دیگه حرف بزنه بپرم بهش. که حرف زد و پریدم بهش. خانم خیلی بهش برخورد اشکش در اومد! اصن به درک که برخورد دلللللللللم خنکککک شد اصن اشکش دراومد. حالا چیز خاصی هم نگفتم گفتم هی اسم منو با اون دهن کثیفت میاری. تازه برنامه داشتم براش :) واقعا میخواستم رعایت مامان رو نکنم یک چیزایی بگم که دیگه اشکش در اومد! این همه خودش سعی کرد اشکمو در بیاره نتونست با همین شلیک اول ترکید دیگه چه نیازی بود!

. من باید ساکت باشم باید خفه باشم. باید هر کی هرچی گفت هیچی نگم. این همه رقیه گفت  هی چشمک زدی هیییییچی نگفتم اصن حقش بود! تازه این خیلی کمش بود بچه پرو!

پول برق دست منه بابا داده دستم گفت از ماه قبلی هر چقدر باشه این ماه هر چقدر کمتر باشه اختلافشو میده به من. هممون بیرون بودیم برگشتم خونه دیدم همهههههه چراغارو روشن کرده. حسووده حسووووده اصن اینقدر حسوده دیگه نمیدونه چیکار کنه! هر کاری میکنه فقط اشکمو دراره حرصم بگیره ولی موفق نمیشه. جز امروز.  ینی هر کاری میکنه که یک قرونم بم نرسه.

منم گرفتم خوابیدم کل شب رو نخوابیده بودم دیروزشم کم خوابیدم ظهر. بعد 5 دقه قبل باشگاه بلند شدم رفتم باشگاه دیر رفتم ولی ینی شانس اوردم استاد دیر اومد! بعد بم گفت کمربند سبزمو بیارم چه عجببب! قرار بود زودتر از این حرفا ببینیدم ولی خب تقصر خودمم هست دو هفته بود نرفتم! حالا من از اول خرداد کمربند سبز دارنم میبرم دقیقا روزی که نبردم استاد گفت کمربندتو بیار:) ینی اگه میدونستم اصن با خودم نمیوردمش کلا. خخخ مهم حک که نوشته سبزمو فرودین گرفتم نه الان! برای همین ابیمم قبل از مسابقات کشوری میبنده برام. خودش امروز بم گفت.

بعد باشگاه 10 تا مغازه رو گشتم ولی همشون رانی پرتقال و هلو داشتن یا اصن نداشتن! شدیدا هوس رانی لیمو کردم :(( خیلی خوش مزه بود. ولی این سوپری که داشت اونم دیگه نداره! نمیدونم ینی کلا دیگه همچین طعمی نمیزنن یا اینا نمیارن؟ در کل همه چی لیمویی دوست دارم تخمه لیمویی چیپس لیمویی رانی لیمویی و. الان هم حتی لیمویی پوشیدم :) 

بعد دیگه از اخرین مغازه همون رانی پرتقال خریدم برگشتم :( بهتر از هیچی بود! برگشتم خونه دیدم کفش هست پشت در کفش بچه هم بود! گفتم کی میتونه باشه! در زدم توقع داشتم این یکی زن دایی رو ببینم اون یکی زن دایی و سرور رو دیدم. 

هیچی من رفتم حموم چون هوگو بسته بودیم و تمرین کرده بودیم مجبور شدم لباسمم بشورم واقعا دلم نمیخواست بشورم. حداقل امروز نه . دوش خراب بود اصن بدترین حموم عمرم بود! نه میشد سروصدا کرد تو حموم نه اواز خوند. دوش خراب بود. کمرم شکست تا حموم کردم! تند هم باید میومدم بیرون.

دیگه مامان بزرگ هم اومده بود باز برامون میوه پیوه اوردن :) بعد ام مصطفی و دایی هم اومدن.

دیگه امروز چیزی برای گفتن ندارم! چه همه چی رو گفتم خخخ خوبه.الانم مامان داره گزارش میده به بابام چیشد امروز خخخ.یک جوری هم گفت انگار تقصیر منه! اصنم  حقش بود حقش بود!



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها